این کتاب داستان یک مدادشمعی آبی است با برچسب قرمز، بنابراین سایر مدادشمعیها هم او را یک مدادشمعی قرمز میدانند. در حالیکه او واقعا آبی است و برای همین هر چیز قرمزی را آبی میکشد.
کتاب «دریا قرمز نیست» توجه دادن به برچسبهایی است که دیگران بدون توجه به آنچه هستیم و تواناییهایی که داریم بر ما میزنند و ما هم آنها را میپذیریم. پذیرش این برچسبها سبب میشود از خود انتظاراتی داشته باشیم که قادر به انجام آنها نیستیم، و نتیجه آن احساس ناامیدی و سرخوردگی است.