به کودکتان یاد بدهید خودش بخوابد
به نظر نمیرسد کودکان خردسال دکمهی خاموش داشته باشند. معمولا وقتی خسته هستند، مانند یک اسباببازی کوکی که دوباره و دوباره کوک میشود تا وقتی خراب شود، بیشتر جنب و جوش میکنند.
این کودکان برای طی کردن مراحل رشدشان به خواب کافی نیاز دارند، از یاد گرفتن کنترل احساساتشان در زمین بازی گرفته تا کارکرد درست بدنشان. حتی زمانی که پرستارشان میآید، خداحافظی با والدین برای کودکی که خواب کافی داشته نسبت به کودکی که خسته است، راحتتر است. کودکتان خودش به این موضوع واقف نیست اما او به خواب کافی نیاز دارد.
خبر بد این است که بعضی کودکان خوشخواب به دنیا میآیند و بعضی دیگر نه. در هر حال، خیلی از بزرگسالان نیز دچار مشکل بیخوابی هستند، و در عین حال که بعضی از آنها به طور قطع تحت تاثیر فاکتورهای محیطی به این مشکل دچار شدهاند، به نظر میرسد بعضی از تواناییهای انسان برای خواب ذاتی است. این موضوع وقتی پیچیدهتر میشود که دیده شده کودکان در کنار دیگران بهتر میتوانند بخوابند. ممکن است وقتی کودکتان در اتاق دیگری خوابیده است، شما خواب بهتری داشته باشید اما کودک شما به طور غریزی در حضور شما احساس امنیت بیشتری میکند.
خبر خوب این است که خوابیدن یک عادت است و همهی کودکان میتوانند آن را بیاموزند. در عین حال که بعضی کودکان سختتر از دیگران به خواب میروند، در نهایت همهی کودکان زمانی بدون حضور یکی از والدینشان میتوانند به خواب بروند و بیشتر شبها این روند در طول شب هم ادامه خواهد داشت. شکلگیری این عادت ممکن است مدتی زمان ببرد، اما در نهایت کودک شما یادخواهد گرفت بتواند بخوابد و در طول شب هم نیازی به شما نداشته باشد. اینگونه:
۱. از اوایل غروب فرزندتان را به بازیهای آرام تشویق کنید
کودکانی که مشغول بازیهای پرجنب و جوش بودهاند به راحتی نمیتوانند هیجانشان را کنترل کنند و وقتی شما اعلام میکنید زمان خواب رسیده برای آنها راحت نیست که آرام باشند و برای خوابیدن آماده شوند. چند ساعت قبل از زمان خواب محیط باید آرام و ساکت باشد.
۲. در صورت امکان سعی کنید هر شب روتین مشخصی را اجرا کنید
هدف شما باید رسیدن به حال و هوایی آرام، امن و اجتنابناپذیر باشد. شام، سپس حمام، بوسیدن و شب بخیر گفتن به همهی حیوانات و اسباب بازیهایی که در تخت کودکتان است، سپس دعا یا نیایش، و بعد از آن هم خاموش کردن چراغ در حالی که شما برای کودکتان آواز کودکانه یا لالایی میخوانید این روند مثالی از یک روتین معمول و موثر است. از اجرای روتینی که دارای جزئیات زیاد است پرهیز کنید به این دلیل که ممکن است فرزندتان بخواهد به روشهای مختلف آن را کش بدهد تا زمان بیشتری قبل از خواب داشته باشد. اما به خواباندن کودکتان به عنوان وظیفهای که زمان زیادی از شما میگیرد نگاه نکنید. به آن به عنوان بهترین زمان روز که میتوانید مدت زمان مفید و خوبی را با فرزندتان سپری کنید فکر کنید.
کودکانی که از درخواستهای والدینشان نافرمانی میکنند ممکن است در مقابل انجام این روتین شبانه مقاومت کنند. بهترین راه برای اجتناب از این شرایط این است که، به جای اینکه خودتان زمان خواب را اعلام کنید و محبوبیتتان را پیش کودکتان از دست بدهید، برای انجام روتین شبانه ساعت زنگدار کوک کنید. جدولی با عکسهای کودکتان در حال انجام مراحل روتین شبانه درست کنید و ساعت را کنار آن قرار دهید. سپس هر شب، برای انجام هر کدام از مراحل روتین قبل از خواب به عکسها اشاره کنید. بعد از مدتی کودکتان خودش مراحل را انجام خواهد داد.
اتفاق بهتری که با داشتن جدول روتین قبل از خواب رخ میدهد این است که کودکتان شما را به عنوان حامی خودش میبیند.
«نگاه کن، ساعت ۷:۱۵ است! اگر الان از وان بیرون بیاییم و دندانت را مسواک بزنی، قبل از خاموش کردن چراغ در ساعت ۷:۳۰ زمان کافی برای یک قصهی اضافه هم خواهیم داشت.»
به این ترتیب شما طرف او هستید و کودکتان نیازی نمیبیند در مقابل شما شورش کند. همچنین کودکتان مسئولیتپذیری و تصمیم گرفتن بهینه در شرایط را یاد خواهد گرفت. همچنین این روش زمان و انرژیای که نیاز است برای خواباندن کودکتان صرف کنید را کمتر میکند. اگر شما نتوانید صبور باشید یا عصبانی شوید، قطعا این مراحل مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید.
۳. ساعت بدن کودکتان را تنظیم کنید
کودکان باید هر شب در ساعت معینی بخوابند تا بدن آنها خواب را بپذیرد. بدن بیشتر کودکان در ساعات اولیهی شب مانند ۶:۳۰ تا ۷:۳۰ شب بهتر میتواند برای خواب تنظیم شود. ممکن است فکر کنید اگر کودکتان بیشتر بیدار بماند ممکن است راحتتر بخوابد، اما در این شرایط آنها بیش از حد خسته میشوند و هورمونهای استرس مانند آدرنالین و کورتیزول در بدن آنها ترشح میشود که باعث میشود آرامش لازم را برای خوابیدن نداشته باشند. در این شرایط آنها سختتر به خواب میروند و در طول شب هم دفعات بیشتری بیدار میشوند و معمولا صبحها هم زودتر از حد نرمال بلند میشوند. در نتیجه سعی کنید ساعت خواب کودکتان را به ساعات اولیهی شب منتقل کنید تا لحظهی موعود را، قبل از آنکه کودکتان از خستگی زیاد شروع به جنب و جوش بیشتر کند، پیدا کنید. (البته که کودکانی که خواب عصرگاهی دیرتری دارند ساعت خواب دیرتری هم تنظیم میکنند.)
ساعات قبل از خواب نور را کم کنید و روتین آرام و بدون هیجانی برای قبل از خواب داشته باشید تا بدن کودکتان تشخیص دهد زمان خواب رسیده است. اگر ساعت ۶ او را به حمام ببرید و ۶:۳۰ در تخت بگذارید و برایش قصه بگویید، سپس در ساعت ۷ چراغ خواب را خاموش کنید، کودکتان راحتتر به خواب میرود تا اینکه ساعت ۷:۲۵ لباس خواب را تن کودکتان بپوشانید و ساعت ۷:۳۰ چراغ را خاموش کنید.
نکتهی کلیدی این است که کودکتان را تحت نظر داشته باشید تا خمیازههای او را، که نشان میدهد او خوابآلود است، تشخیص دهید. اگر کودک شما وارد فاز خستگی بیش از اندازه از تحرک زیاد شود، بدن او در حال ترشح آدرنالین است، و خواباندن او بسیار سختتر خواهد بود.
۴. تختخواب گرم و نرمی برای کودکتان مهیا کنید
همهی کودکان به طور طبیعی چرخه ی خوابی دارند که در طول آن گاها به طور نیمه هوشیار بیدار میشوند و سپس دوباره به خواب عمیق فرو میروند. هدف شما باید این باشد که مطمئن شوید ناراحتی در محیط خواب کودکتان باعث نمیشود او طی این دورههای خواب نیمه هوشیار کاملا بیدار شود. حتی اگر کودکتان وقتی که به خواب رفته، با صدای تلویزیون میتواند همچنان بخوابد، این صدا میتواند هنگامی که در دورهی سبکتری از چرخهی خواب قرار دارد، او را بیدار کند. در نتیجه یک موزیک آرام برای زمان خواب او در نظر داشته باشید.
تاریکی هم در این شرایط تاثیر دارد. اتاق نسبتا تاریک با پردههای ضخیم مخصوصا در تابستان که کودک شما زمانی برای خواب آماده میشود که هوا هنوز روشن است، تاثیر زیادی روی خواب او دارد.
گرما هم تاثیر دارد. اگر کودکتان در خواب روانداز خود را کنار ميزند، مطمئن باشید که لباس خواب او در فصول مختلف به اندازهی کافی او را گرم نگه میدارد.
و قعطا هنگامی که کودکتان را از پوشک گرفتهاید، مطمئن شوید آخرین کاری که قبل از رفتن به تختخواب انجام داده رفتن به دستشویی باشد.
۵. بسیاری از کودکان نیاز دارند اندکی قبل از خواب ساندویچ سبکی بخورند تا در طول شب از گرسنگی بیدار نشوند
بسیاری از کودکان نیاز دارند قبل از خواب غذای سبکی بخورند، مخصوصا در زمان رشدشان. شیر گرم، یک تکه گوشت یا مرغ، ساندویچ کوچک تست، چیزی که آرامشبخش و قابل پیشبینی باشد. اگر بدون شکر باشد و انرژی او را بالا نبرد بهتر است. اگر بتوانید طوری برنامهریزی کنید که قبل از مسواک زدن ساندویچ را در میز کوچکی در اتاقشان بخورند و شما برایشان قصهی قبل از خواب بگویید، میتوانید این کار را جزئی از روتین شبانه قرار دهید و طبق آن عمل کنید. اگر کودکتان هنوز عادت دارد در حال شیر خوردن از سینهی شما یا با شیشه شیر بخوابد برود، سعی کنید کم کم این عادت را از کودک خردسالتان بگیرید، در نتیجه وقتی کودکتان در طول شب از خواب بیدار میشود به راحتی میتواند دوباره بدون اینکه به شما نیازی داشته باشد به خواب برود. کودکتان همچنان می تواند قبل از خواب شیر شما یا شیر خشکش را بخورد اما بعد از آن باید مسواک بزند و بدون اینکه غذایی در دهانش باشد بخوابد.
۶. سعی نکنید خیلی زود عادت خواب عصرگاهی را از کودکتان بگیرید
اگرچه هر کودکی نیازهای خواب منحصر بفرد خودش را دارد، اما بیشتر کودکان قبل از سه سالگی آمادهی ترک خواب عصرگاهیشان نیستند. اگر در طول روز نخوابند، بدخلق میشوند و بدنشان آدرنالین ترشح میکند که چالش خواب شب برایشان سختتر خواهد شد.
۷. سعی کنید کودکتان در طول روز حتما به اندازهی کافی هوای تازه استنشاق کند، در معرض نور خورشید قرار بگیرد و ورزش کند
مادربزرگها کاملا درست میگفتند. کودکان هرچه بیشتر بیرون از خانه بازی کنند، بهتر میخوابند. فقط دقت کنید این شرایط در ساعات قبل از خواب برای آنها مهیا نباشد به این دلیل که انرژیشان را بالا میبرد. خنده هم برای کودکان ضروری است به این دلیل که شیمی بدنشان را به سمتی میبرد که هورمونهای استرس کمتری ترشح کند. قبل از شام با آنها بازیهای پر سر و صدا و پر جنب و جوش انجام دهید، مانند یک بز اخوش دور تا دور خانه دنبال آنها بدویید، تا آنها را به اندازهی کافی بخدانید، معمولا کودکانی که در زمان خواب به سختی همکاری میکنند، کوله باری از انرژی و احساسات مختلف را با خودشان حمل میکنند و خندهی بیشتر قبل از زمان خواب به آنها کمک میکند راحتتر به خواب بروند و در طول شب هم کمتر بیدار شوند. اگر خنده و بازی به اندازهی کافی نبوده باشد، کودکتان با نافرمانی و مخالفت این موضوع را نشان میدهد که به کمک بیشتری نیاز دارد تا احساساتش را تخلیه کند. در این شرایط او نیاز دارد برای تخلیه انرژی قبل از خواب گریه کند تا به آرامش کافی برسد و بتواند بخوابد.
۸. تصمیمتان را در مورد خوابیدن در یک اتاق یا کنار هم به صورت خانوادگی بگیرید
بیتشر کودکان خردسال، وقتی شما کنارشان دراز بکشید بهتر میخوابند و بسیاری از خانوادهها این کار را انجام میدهند. بعضی خانوادهها هم مخالفت میکنند به این دلیل که ممکن است خودشان هم خوابشان بگیرد و تایم آزاد شبشان را از دست بدهند. این یک تصمیم شخصی است و جای هیچ شرم و تاسفی نیست اگر بخواهید مدت زمان بیشتری صبر کنید تا کودکتان اندکی بزرگتر شود تا او را در تخت خودش بخوابانید – حقیقتا این موضوع وقتی کودکان اندکی بزرگتر شوند برایشان راحتتر خواهد بود. اکثر والدینی که در طول روز از کودکشان دور هستند از این زمان باارزش برای بودن در کنار کودکشان استفاده میکنند و عاشق این هستند که اوایل شب با کودکشان بخوابند و صبح زودتر و پرانرژیتر بیدار شوند. یکی از مشکلات این عادت این است که اگر کودکتان در تخت شما نمیخوابد شما مجبورید از کنار او بلند شوید، که ممکن است او را بیدار کند. مشکل دیگر این عادت این است که کودکان برای خوابیدن به شما وابسته شوند و ممکن است زمانی که کودکتان در طول چرخهی خواب نرمالش به صورت نیمه هوشیار بیدار میشود، عدم حضور شما را حس کند و به دنبال شما بگردد. اگر شما مایل نیستید در این شرایط کودکتان نیمههای شب به تخت شما بخزد و کنار شما بخوابد، احتمالا این روتین مناسب خانوادهی شما نیست.
۹. اگر با هم خوابیدن را انتخاب نکردهاید، آگاهانه به کودکتان بیاموزید که به تنهایی بخوابد
البته که هدف اصلی شما این است که فرزندتان در طول شب بخوابد و برای دوباره خوابیدن در طول چرخهی خوابش به شما نیازی نداشته باشد. از آنجاییکه خوابیدن در کنار مادر یکی از حالات بیولوژیکی طبیعی برای کودکان خردسال است، کودکانی که در کنار والدینشان میخوابند، معمولا وقتی در طول شب بیدار میشوند و حضور والدینشان را حس میکنند به صورت خودکار دوباره به خواب میروند. اگر انتخابتان نیست که کودکتان در این سن کنار شما بخوابد باید روی این هدف تمرکز کنید که وقتی کودکتان در طول شب خواب سبکی دارد و به صورت نیمه هوشیار بیدار میشود، این توانایی را کسب کند که بتواند دوباره بخوابد. برای بیشتر نوزادان و کودکان این به این معنی است که کمکشان کنید یاد بگیرند شبها به تنهایی بخوابند، در نتیجه نیمههای شب هم وقتی بیدار میشوند به حضور شما نیازی نخواهند داشت و غلتی میزنند و دوباره به خواب عمیق فرو میروند.
۱۰. عادات خواب جدید را به کوکتان بیاموزید
اگر کودک شما عادت کرده است در حال شیر خورد یا تکان خوردن در بغل شما بخوابد، وقتی در طول شب هم از خواب بیدار میشود، به شما نیاز دارد تا به او شیر بدهید یا تکانش بدهید تا بتواند دوباره به خواب برود. اگر نخواهید در طول شب بارها به او شیر بدهید یا تکانش بدهید تا دوباره بخوابد، باید روی این هدف تمرکز کنید که به کودکتان آموزش بدهید در گهواره یا تخت خودش به خواب برود. این به این معنی است که وقتی قبل از خواب هنوز بیدار است، او را در تخت خودش بگذارید تا عادت کند آنجا به تنهایی به خواب برود. شکستن این عادت ممکن است چالش برانگیز باشد – درک این موضوع که چرا دیگر برای خوابیدن به او شیر نمیدهید یا او را تکان نمیدهید ممکن است برای کودکتان سخت باشد. باید انتظار این را داشته باشید که در این شرایط کودکتان به نزدیکی و حضور فیزیکی شما برای خوابیدن نیاز داشته باشد.
اگر کودکتان هنوز شیر میخورد، تنها از شیر دادن به او زمانی که در حال خوابیدن است اجتناب کنید. در حقیقت بهتر است این وابستگی شیر خوردن و خوابیدن را با شیر دادن به او در اتاق پذیرایی قبل از شروع روتین شبانهی قبل از خواب به طور کامل بشکنید. از آنجاییکه ترک عادت شیر خوردن از تکان خوردن هنگام خواب سختتر است ممکن است بهتر باشد این کار را در دو مرحله انجام دهید. اول کودکتان را عادت بدهید حتی اگر لازم باشد در حال تکان خوردن ولی بدون شیر خوردن بخوابد. سپس عادت تکان خوردن را از او بگیرید.
۱۱. برای کودکتان توضیح بدهید که چه اتفاقی قرار است بیفتد.
با حیوانات اسباب بازی کودکتان سناریویی اجرا کنید که مراحل خوابیدن را انجام میدهند. مادر یا پدر میگوید «وقت خوابه»، نوزاد درخواست میکند تا تکانش بدهند. مادر میگوید «نه ما فقط تو رو توی تختت میذاریم». کودک گریه میکند اما مادر بغلش میکند و توی تخت میگذارد و او آرام میشود و میخوابد. نقش والد باید خیلی آرامش دهنده باشد.
«میدونم دلت میخواد تکونت بدیم، اما میدونم تو میتونی یادبگیری بدون اینکه کسی تکونت بده خودت بخوابی…حالا دیگه وقت خوابیدن تو تخته…منم همینجا کنارتم…میتونی هرچقدر که دوست داری گریه کنی…منم بغلت میکنم…مطئنم میتونی این کار رو یاد بگیری.»
پدر یا مادر با عشق و آرامش کنار کودک میماند و تاکید میکند که وقت خواب است. کودکتان با نقش کودک داستان همذاتپنداری میکند، و میبیند که کودک در نهایت در تخت دراز میکشد و میخوابد. میتوانید نمایش را تا جایی که میتوانید خندهدار هم جلوه دهید، همچنین کودک را طوری نشان دهید که به شدت مخالفت میکند، اما دقت کنید والدین همیشه این اطمینان را در فرزند ایجاد کنند که در کنارش هستند و پایان داستان همیشه جوری تمام شود که کودک با آسودگی خاطر و خوشحال به خواب برود. از جملات کلیدی و آرامش بخشی که میتوانید شبها در این شرایط بکار ببرید استفاده کنید. مانند:
«وقتی تاریک میشه ما میخوابیم…وقتی هوا روشن میشه مامان و بابا میان و تو رو از تو تختت بلند میکنند!»
۱۲. آرام آرام شروع کنید
بعد از روتین شبانهی خواب پروسهی خواباندن را شروع کنید و فرزندتان را نشسته در بغلتان بگیرید تا خوابش ببرد – دراز نکشید چون ممکن است خودتان هم خوابتان ببرد. اگر برایتان امکانپذیر است از این زمان برای مدیتیشن یا گوش دادن به موسیقی آرامشبخش استفاده کنید.
وقتی که کودکتان به خوابیدن در این شرایط عادت کرد، فاز بعدی این است که او را بغل نکنید و تنها کنارش بنشینید و او را نوازش کنید. در نهایت کودکتان عادت میکند که وقتی شما کنارش هستید و تنها دست او را گرفتهاید یا سرش را نوازش میکنید در تخت خودش بخوابد. (در این شرایط اگر به کودکتان عروسک پارچهای پر شدهی بزرگ یا بالشتی بدهید تا بغل کند و کم کم جانشین گرفتن دست شما شود، بسیار کمک کننده است. کودکان اکثرا دوست دارند عروسکی بزگ و نرم را بغل کنند و دورش حلقه بزنند.)
وقتی کودکتان به این روند که فقط او را نوازش کنید و دستش را بگیرید تا بخوابد عادت کرد، مرحلهی بعدی را شروع کنید و بدون اینکه او را لمس کنید، فقط کنارش بنشینید. برای شروع احتمالا باید به اندازهای به کودکتان نزدیک باشید که اگر خواست از حضور شما اطمینان پیدا کند بتواند به صورت لحظهای دست شما را بگیرد.
در آخر، کم کم هر شب دورتر و دورتر بنشینید تا به بیرون از اتاق و پشت در بروید. ممکن است در این مدت بتوانید با نور چراغ خواب کتاب بخوانید یا به موسیقی گوش بدهید. اگر کودکتان سعی کرد در تختش بنشیند به آرامی به او تذکر بدهید که «الان وقت خواب است، لطفا دراز بکش.» تغییر دیگری در این پروسه این است که در اتاق دور بزنید و مدت کمی از جایی که نشستهاید بلند شوید. مثلا در مدتی که کودکتان سعی میکند بخوابد بلند شوید، لباسهایی که از لباسشویی بیرون آوردهاید را بردارید و برگردید و آنها را تا کنید. این موضوع حس امنیت را هنگام عدم حضور فیزیکی شما در کنار کودکتان بوجود میآورد. بعد از آن میتوانید برای مدت زمان طولانیتری اتاق را ترک کنید. و این کار را با نشستن بیرون اتاق فرزندتان شروع کنید.
احتمالا میبینیید بعضی شبها فرزندتان به مراحل قبل برمیگردد و نیاز دارد شما او را نوازش کنید تا بخوابد. این موضوع کاملا عادی است و تا وقتی که بتوانید روز بعد دوباره به نرمال برگردید، روند کلی کار شما را خراب نمیکند.
۱۳. اگر کودکمان گریه کند باید چکار کنیم؟
کودک شما در حال یادگیری عادات جدید است و این موضوع برای او سخت است. ممکن است گریه کند و از شما خواهش کند که کارها را به سبک قدیمی انجام دهید. با این کار ترسش از عدم حضور شما را بیان میکند. هرچه باشد برای کودک شما روتین جدید خواب مانند فرستادن او به سیبری است و ترس او از این اتفاق قابل قبول به نظر میرسد. کار شما این است که به او گوش دهید و او را اینطور حمایت کنید:
«میفهمم نگرانی… من خیلی نزدیک هستم… اگر صدایم کنی یا با من کاری داشته باشی همیشه به سرعت میآیم… میدانم که بدون من هم میتوانی بخوابی.»
وقتی کودکان زمانی پیدا میکنند که در حضور گرم و عاشقانهی شما گریه کنند، ترسهایی که از آنها فرار میکردند را تجربه میکنند، و متعاقبا میتوانند راحتتر بخوابند. این موضوع مانند رها کردن کودکان در حال گریه و به روش فربر نیست که آنها را با ترسهایشان تنها میگذارد. حضور در کنار کودکتان در لحظات سخت باعث میشود حمایتی که نیاز دارد را به او بدهید تا با ترسهایی که او را آزار میدهند مواجه شود و آنها را حس کند.
اگر هیستریک شد چه؟! او را بغل کنید و اگر احساس میکنید کودکتان توانایی تحمل دوری شما را ندارد در کنارش بمانید. این معنی که گریهی آرام او ایرادی ندارد ولی نشان دادن علائم ترس و هیستریکال برای خواب او مناسب نیست. اگر احساس کردید که کودکتان از این موضوع خیلی ناراحت است، هیچ ایرادی ندارد این مراحل را وقتی که کمی بزرگتر شد از سر بگیرید یا آموزش خواب را برای او تدریجیتر کنید و آهسته پیش بروید.
برای مثال اگر کودکتان عادت دارد او را بغل کنید و تکانش دهید تا بخوابد، میتوانید با گذاشتن او در تخت شروع کنید و برای او توضیح دهید که از الان به بعد ما در تخت میخوابیم. اما روش ملایم و لطیفتر(که من همیشه ملایمت را پیشنهاد میکنم) این است که نشسته روی صندلی کودکتان را در بغل بگیرید و تکان دهید، سپس بلند شوید و او را کمی در بغلتان تکان دهید و بعد از آن او را ساکن در بغلتان نگه دارید تا تقریبا به خواب برود و این سکون را بپذیرد، سپس او را در حالی که تقریبا به خواب سبکی رفته ولی هنوز اندکی هوشیاری دارد در تخت بگذارید. اگر با گریه اعتراض کرد، دوباره او را در بغلتان بگیرید و ایستاده کمی تکان بدهید، سپس تکان دادن را متوقف کنید. این کار را ادامه دهید، ممکن است تکرار این حرکت تا حدود ۲۵ بار طول بکشد، اما در نهایت کودکتان بدون اینکه اعتراض کند به شما اجازه میدهد او را در تختش بگذارید.
این کار تلاش و انرژی زیادی میطلبد؟ وقتی که کودکتان به حرف بیاید، و شما وارد فاز قرار دادن حیوان اسباببازی پارچهای در کنار او شوید، میتوانید سریعتر پیش بروید. اما صادقانه بگویم، پیشروی خیلی تند خطرناک است. وقتی هدف این است که از آسیبهای روانی جلوگیری کنید، باید در این پروسه خیلی آرام و ملایم حرکت کنید. به این شرایط مانند یادگیری هر مهارت دیگری نگاه کنید(صحبت کردن، از پوشک گرفتن و استفاده از لگن، خواندن). یادگیری این مهارت در طول زمان اتفاق میافتند نه یکباره.
آیا فرزندم با گریه کردن دچار آسیب روانی میشود؟ تا حد امکان این مهارت را تدریجی به فرزندتان آموزش بدهید. وقتی فرزندتان یاد میگیرد که بخوابد یکی از والدینش در اتاق حضور دارند و او را تکان میدهند یا بغل میکنند، سپس به او قوت قلب میدهند و نوازشش میکنند. اگر کودک شما گریه میکند، شما در مواجههی فیزیکی و کلامی با او قرار دارید و آرامش میکنید. نه گفتن به فرزندتان، تا وقتی که شما حضور دارید و به او قوت قلب میدهید، هیچ ایرادی ندارد، حتی اگر گریه میکند. اگرچه شما در عمل به فرزندتان آموزش میدهید که بخوابد، اما در عین حال در کنارش حضور دارید تا آرامش کنید و او را تسکین دهید. این شرایط مانند آموزش خواباندن فربر نیست که از والدین میخواهد هنگام گریهی کودک اتاق را ترک کنند.
به یاد داشته باشید که شبهای اول سختترین شبها هستند. اگر کودکتان عادت دارد تا هنگام خواب در بغلتان تکانش بدهید، و حالا میگویید که دیگر نمیتوانید این کار را انجام دهید اما در تختخوابش نوازشش میکنید و دستش را میگیرید، او قطعا با تمام توانش اعتراض خواهد کرد. هر چه باشد او هنوز نمیداند چگونه بدون اینکه تکان بخورد به خواب برود. اما اگر شما روش حیوان اسباببازی را ادامه بدهید، سپس کنارش بنشینید و او را آرام کنید و دستش را بگیرید، در نهایت دراز میکشد و میخوابد. شب اول این پروسه در بهترین حالت یک ساعت طول میکشد. بعد از یک هفته، تعجب نکنید اگر به محض اینکه او را در تختش گذاشتید دراز کشید و خوابید.
۱۴. بیدار شدن در طول شب
سعی کنید در حالی که کودکتان یاد میگیرد خودش بخوابد به تدریج حضورتان را کمرنگتر کنید تا وقتی در طول شب به صورت نیمه هوشیار بیدار میشود، به دنبال مامان یا بابا به عنوان عنصر مورد نیاز برای خوابیدن دوباره نباشند. وقتی که در این پروسه کودکتان هنوز به حضور شما برای به خواب رفتن نیاز دارد و قطعا در طول شب، در سیکل خوابش، بارها از خواب بیدار میشود، برای خیلی از والدین راحتتر است به کودکشان اجازه بدهند در تخت آنها بخوابد، به این دلیل که کودکشان هنوز یاد نگرفته بدون حضور یکی از والدینش بخوابد و شبها هم مکررا از خواب بیدار میشود. به محض اینکه کودکتان یاد گرفت بدون اینکه شما دستش را بگیرید یا نوازشش کنید بخوابد، خواهید دید که معمولا وقتی شبها از خواب بیدار میشود قادر خواهد بود بدون اینکه شما را بیدار کند دوباره بخوابد. اگر کودکتان در این مرحله از آموزش این مهارت از خواب بیدار شد و به تخت شما آمد، میتوانید با برگرداندن او به تخت خودش و تکرار روتین خواباندن او با نشستن کنارش(بعضی از والدین هم روی قالیچهای کنار تخت کودکشان دراز میکشند) در مدتی که دوباره به خواب میرود، تکرار این عادت را در او کم کنید.
نکتهی مهمی برای مادرانی که با سینه به کودک خردسالشان شیر میدهند: ایرادی ندارد اگر کودکتان در طول شب برای شیر خوردن بیدار شد، به او شیر بدهید. اگرچه کودکانی که شبها شیر میخورند، هر شب از خواب بیدار میشوند و درخواست شیر میکنند. در نتیجه اگر کودکتان را از شیر خوردن در طول شب بگیرید هم ایرادی ندارد. و اگر مطمئن هستید کودکتان در طول زمان بیداریش موقعیتهای فراوانی برای شیر خوردن در محیطی گرم و نرم و رضایتبخش دارد، این موضوع نمیتواند روی روتین شیر خوردن فرزندتان و رابطهی شما در این مورد تاثیر منفی بگذارد.
اگر تصمیم گرفتید تا عادت شیر خوردن شبانه را از بین ببرید، فرستادن پدر با کودک برای برگرداندن او به اتاق و تخت خودش، یا رفتن پدر بالای سر کودک در طول بیدار شدنهای شبانه بسیار کمک کننده است. حتی اگر این مورد را به یک قانون غیرقابل تغییر در خانه تبدیل کنید، و حتی در طول روز به کودکتان بگویید که شبها وقتی بیدار میشود فقط بابا میتواند پیش او برود به خاطر اینکه مامان و پستانهایش خواب هستند، کودکتان به تدریج – البته نه بدون اعتراض – این شرایط را به عنوان قانون زندگی میپذیرد. تا وقتی که پدر در کنار فرزند حضور داشته باشد تا آرامش کند و او را تسکین دهد، اعتراض و گریه برای غیبت مادر تاثیر روانی منفی روی کودک نخواهد گذاشت. پدر هم یکی از والدین اوست.
۱۵. به پیشرفتها و پسرفتهای کودکتان اشاره کنید
به کودکتان بگویید که چقدر از اینکه دارد یاد میگیرد خودش بخوابد و در این مهارت پیشرفت میکند تحت تاثیر قرار گرفتهاید. کودکتان به مقداری انگیزه برای این کار نیاز دارد، و جا دارد اشاره کنیم این موضوع برای اکثر کودکان خردسال سختترین کار است، وقتی نمایش کوتاه خوابیدن را با حیوانات اسباببازی برای او اجرا میکنید، حتما به یاد داشته باشید که حیوان مادر و پدر به فرزندشان برای این کار افتخار کنند. هر نوع انگیزهی دیگری که برای این کار به او بدهید هم باارزش خواهد بود. جایزههای صبحگاهی برای بعضی کودکان بسیار کارگر است. یا برای مثال اگر کودکتان مشتاق است یکی از دوستانش را برای شب ماندن دعوت کنید، میتوانید پیشرفتشان را همزمان با هم جلو ببرید. بیش از هر چیزی به یاد داشته باشید تا در طول روز به صورت فیزیکی او را بغل کنید و به پیشرفتش در این رابطه اشاره کنید و برای این که به استقلال شبانه رسیده است از او قدردانی کنید.
طی کردن تدریجی این روند باعث ایجاد نوعی احساس امنیت میشود در عین حال که شما به کودکتان میآموزید بدون حضور فیزیکی شما برای خوابیدن احساس راحتی کند. در نهایت شما خواهید دید که دیگر کودکتان به محض اینکه سرش به بالشت میرسد به خواب میرود – و شما در کمال حیرت متوجه میشوید که غروب و شبی دلانگیز برای خودتان دارید.