کودکان خردسال: استراتژی شما برای برنامه های دونفره ی عالی
سه سال اول زندگی، برنامهی ما را برای روابط آیندهمان پایهریزی میکند.
جان بالبی
چطور میتوانید کودک خردسالتان را مدیریت کنید و همچنان والدینی دوستداشتنی باقی بمانید؟
مدیریت بیشتر کودکان در حدود چهارده ماهگی سختتر میشود. این موضوع به این خاطر است که کودکان در این مرحله در حال رشد از مقطعی به مقطع بعدی هستند. نمیتوان به راحتی حواسشان را از موضوعی پرت کرد. در این مقطع کودکان متوجه میشوند که تاثیری روی جهان اطرافشان دارند، اما به قدر کافی قدرتمند نیستند. و شروع به تجربه کردن میکنند تا ببینند چگونه میتوانند نیازهایشان را برآورده کنند و به آنچه میخواهند دست پیدا کنند.
این مقطع میتواند برای والدین دیوانه کننده، یا زمانی فوقالعاده برای مشاهدهی شکوفایی فرزندشان باشد. این که طی کردن این مقطع، از پانزده ماهگی کودکان تا سی و شش ماهگی آنها، چقدر سخت باشد، حداقل به صورت نسبی، به رفتار والدین بستگی دارد. شورش و نافرمانی فرزندتان با میزان آزادی نسبی که شما به او میدهید تا کارهایی که در حین رشد مشتاق است انجام دهد و اینکه احساس کند چقدر قابلیت دارد چیزی که در این جهان میخواهد را بدست آورد، نسبت معکوس دارد.
کودک شما به چه اندازه آزاد است تا جست و جو کند؟ دنیای خودش را بسازد؟ احساس کند کنترل زندگیش دست خودش است؟ و کشف کند که شایستگی دارد؟
مقدار زیادی از این موضوع به والدین بستگی دارد.
- آیا برای شما مهم است کودکتان آمادهی استقلال است یا نه، و اینکه شما او را حمایت کنید ولی تحت فشار قرار ندهید؟
- آیا از اینکه کودکتان درخواست استقلال کند، بدون اینکه این موضوع را توهینی به شخص خودتان تلقی کنید، خشنود میشوید؟
- آیا آمادگی این را دارید تا مقداری از کنترل روی فرزندتان را کم کنید تا بتواند بر دنیای خودش تسلط داشته باشد؟
- آیا کودکتان میداند که میتواند برای رسیدن به خواستههایش روی شما حساب کند یا احساس میکند باید برای این موضوع با شما بجنگد؟
- آیا میتوانید محدودیتهای مورد نیاز برای امنیت فرزندتان و اطمینان خودتان را به اندازهی کافی مشخص کنید و زمانی که فرزندتان نمیتواند میزان آزادی و چیزهای دیگری که میخواهد را داشته باشد در رابطه با احساس ناامیدیش با او همدلی کنید؟
- آیا میتوانید زمانی که کودکتان از شما عصبانی است با به رسمیت شناختن احساساتی که بروز میدهد، او را درک کنید؟
- آیا قادرید شرایط را از زاویه دید فرزندتان ببینید و با او همدلی کنید؟
هرچه پاسخهای بلهی بیشتری به این سوالات داشته باشید، راحتتر میتوانید با کودکتان کنار بیایید – و احساسات فرزندتان هم سالمتر رشد خواهد کرد.
ممکن است اینطور به نظر برسد که مهمترین کاری که فرزند شما در این سن انجام میدهد بر هم زدن نظم زندگی شما باشد، اما این فقط بخشی از کاری بسیار بزرگتر است که فرزندتان در حال مدیریت آن است – شناختن قوانین فیزیکی و اجتماعی جهان. بیاید کار فرزند خردسالتان را با هم بشناسیم.
وظایف کودکان خردسال در سنین رشد:
- رشد سریع جسمی و مغزی
- اکتساب سریع قوانین کلامی و لغوی
- یادگیری این موضوع که چگونه میتواند در حالی که نیازها و خواستههای خودش را به رسمیت میشناسد مانند گذشته همچنان با شما در ارتباط باشد
- رشد شخصیت منحصر بفرد خودش – شناخت خودش به عنوان انسانی قدرتمند، شایسته که قادر است در جهت رفع نیازها و خواستههایش با موفقیت عمل کند
- یادگیری این موضوع که کودکان دیگر هم مانند او انسان هستند، و او به شکل امنی با آنها در اتباط است، در نتیجه نیازی نیست به آنها پرخاش کند
- آشنایی با قوانین فیزیکی دنیا، مانند جاذبه
- آشنایی با قوانین اجتماعی، مانند این که چگونه درخواستش را بیان کند
چالش شما به عنوان والدین:
این موارد به این معنی است که تامین امنیت فرزندتان و حفظ سلامت روان خودتان، وقتی کودکتان در حال رشد است، هر روز بیشتر خودش را ابراز میکند و با جهان ارتباط برقرار میکند، میتواند چالش بزرگی برای شما باشد.
الویتهای شما به عنوان والدین:
۱. هنگامی که کودکتان در حال کشف جهان است امنیت او را تامین کنید.
۲. مقداری از کنترلتان را روی او کم کنید تا بتواند خودش جهانش را مدیریت کند.
۳. از ابراز کردن استقلال و کنجکاویش لذت ببرید.
۴. با او رابطهی نزدیکی داشته باشید، حتی اوقاتی که سعی میکنید او را راهنمایی یا تصحیح کنید.
۵. مثبت باقی بمانید.
انتظارات کودکان خردسال از والدینشان:
۱. آنها را به عنوان یک انسان منحصربفرد به رسمیت بشناسند
کودکتان تا به الان یاد گرفته محدودیتها و اتفاقات زیادی است که نمیتواند کنترلشان کند. حالا نیاز دارد یاد بگیرد چیزهایی وجود دارد که مسئولیتش برعهدهی اوست، مانند بدن خودش(حداقل در حال حاظر بیشتر مسئولیت بدنش را برعهده دارد)، و نیاز دارد تجربه کند که به قدر کافی شایسته و قدرتمند است که نیازها و خواستههایش را برآورده کند.
۲. چهارچوب، محدودیت، روتین زندگی و امنیت
کودکان در این سنین تازه شروع به دریافتن این موضوع میکنند که دنیای بزرگی منتظر آنهاست. گاهی حتی احساسات شخصی خودشان هم برای آنها دلسرد کننده است. آنها نیاز داردند اطمینان داشته باشند که والدینشان مسئول امنیت آنها هستند و از آنها در مقابل دنیا و همچنین احساسات خودشان و ناتوانی در کنترل اوضاع محافظت میکنند.
۳. کمک به درک و برنامهریزی زمان
در نتیجهی این موضوع کودک شما کمتر احساس میکند کنترل اوضاع را در دست ندارد و با اتفاقات مختلف محاصره شده است («عد از ناهار زمان خواب بعدازظهر است و بعد از آن به خونهی مامانبزرگ میریم.») کودکان در این سن نیاز دارند بدانند انتظار چه چیزی را داشته باشند و با روتین تعریف شدهای احساس بهتری خواهند داشت. همچنین صحبت در مورد گذر زمان و نظم و ترتیب وقایع هم به رشد قشر پیشپیشانی مغز کودکتان، که بخش اجرایی مغز است، کمک میکند.
۴. همدلی شما
کودکان در این سن نیاز دارند تا ارتباط نزدیکی با والدینشان داشته باشند، مخصوصا اوقات سختی که احساساتشان فوران میکند و از کنترل آنها خارج میشود. وقتی به اوضاع از زاویهی دید کودکتان نگاه کنید، خواهید دید که این موضوع کاملا قابل درک است. حتی زمانی که کودکتان در نهایت مجبور شد یاد بگیرد که احساساتش را به شکل قابل قبولی بروز دهد، مهم است بداند شما دقیقا همانطور که هست، حتی با وجود احساسات درهم و آشفتهاش، او را میپذیرید و عاشقانه دوست دارید. حتی اگر شما نمیتوانید کاری که او میخواهد را انجام دهید، اگر بتوانید کودکتان را درک کنید و در موضوعاتی که او را غمگین میکند با او همدلی کنید، کمک میکند تا از خودش همکاری بیشتری نشان دهد. به این شکل کودکتان یاد میگیرد همیشه نمیتواند آنچه را که میخواهد داشته باشد، اما چیز بهتری خواهد داشت – والدینی که فارغ از هر اتفاقی در جهان او را بی حد و مرز دوست دارند.
با رعایت این موضوعات میتوانید استراتژی شاد و سالمی برای طی کردن این دوران برای خودتان و کودک خردسالتان داشته باشید.