کریتر عاشق کمک کردن به پدر و مادرش است، اما بعضی وقتها هیچچیزی درست پیش نمیرود، مثل امروز. آخر چطور میشود که در یک روز، کریتر هم کیک خوشمزهی مامان را روی زمین بیندازد و هم ظرف روغن پدر را! مامان و بابا میگویند:«اشکالی ندارد و باید همدیگر را ببخشیم.»